شعر عاشقونه تنهایی

بازم آواره ی عشقم می مونم بازم آواره می مونه نگاهت

 اگه چشمات بباره قدر دریا اگه بارون بشه قلب سیاهت

بازم آواره ی عشقم می مونم بازم آواره می مونه نگاهت

می گفتی من برم آروم می گیری می گفتی که عذاب زندگیتم

حالا من نیستم آرامشت هنوزم اضطراب زندگیتم

تو دنیای منو از من گرفتی تو رو تو آرزوهام ترد کردم

دلی که تا خود دل بستگی رفت تو دنیای جدیدم مرد کردم

برای خواندن ادامه این شعر عاشقانه فوق العاده زیبا به ادامه مطلب بروید

فکر نمیکردم یه روز تنهام بذاری (شعر عاشقانه)

 فکر نمیکردم یه روز تنهام بذاری

بخوای بری انگار که منو نداری

فکر نمیکردم قلبت دووم بیاره

اما عین خیالش نیست که منو نداره

نمیخوام باور کنم که بازم عاشق شدم

تو نباشی سخته دوباره دل من دیگه طاقت نداره

برای خواندن ادامه این شعر عاشقانه فوق العاده زیبا به ادامه مطلب بروید

شعر عاشقانه غمگین تنهایی

توی شبایی که تو خوابیدی یه نفر با یاد تو بیداره

یه نفر خسته ، یه نفر تنها که دیگه از عاشقی بیزاره

توی شبایی که تو خوابیدی یه نفر توی خاطره جا مونده

اونی که حتی توی تنهاییش اگه غمگینه سرپا مونده

آره می دونم که چشات بستس تو حق داری که نیاد یادت

تقصیر تو نیست آخه که هنوزم اون تو رو می خوادت

برای خواندن ادامه این شعر عاشقانه بسیار زیبا به ادامه مطلب بروید

دلم گرفته ای دوست

دلم گرفته ای دوست! هوای گریه با من

گر از قفس گریزم، کجا روم، کجا من؟

کجا روم؟ که راهی به گلشنی ندانم

که دیده بر گشودم به کنج تنگنا، من

نه بسته ام به کس دل، نه بسته کس به من دل

چو تخته پاره بر موج، رها، رها، رها، من

برای خواندن بقیه شعر عاشقانه به ادامه مطلب بروید