موضوعات
- پیامک ها
- اس ام اس عاشقانه
- اس ام اس سرکاری
- اس ام اس خنده دار
- اس ام اس فلسفی
- اس ام اس دلتنگی
- اس ام اس تنهایی
- اس ام اس دوستت دارم
- اس ام اس شب بخیر
- اس ام اس غمگین
- اس ام اس جوک
- اس ام اس تیکه دار
- اس ام اس بوسه
- اس ام اس به سلامتی
- اس ام اس مناسبتی
- اس ام اس رمانتیک
- اس ام اس تولد
- اس ام اس په نه په
- اس ام اس فانتزی
- اس ام اس دلشکسته
- اس ام اس جدایی
- اس ام اس بی وفایی
- اس ام اس ولنتاین
- اس ام اس مورد داشتیم
- اس ام اس سنگین
- اس ام اس فراموشی
- تصاویر
- داستان
- آموزش ها
- کامپیوتر و اینترنت و موبایل
- تفریح و سرگرمی
- عکس بازیگران
- کد پیشواز
- آشپزی و تغذیه
- کارت پستال
- ابزارهای وبلاگ
- زناشویی
- آرایش و زیبایی
- کد موزیک آنلاین برای وبلاگ ها
- امین رستمی
- علیرضا روزگار
- مرتضی پاشایی
- محسن یگانه
- رضا شیری
- مجید یحیایی
- پویا بیاتی
- علی عبدالمالکی
- علی زیبایی (تکتا)
- حامد شمس
- مهدی احمدوند
- علیرضا طالیسچی
- سامان جلیلی
- ندیم
- ایمان غلامی
- محمد علیزاده
- رامین بی باک
- مجید خراطها
- حمید عسکری
- محمد اصفهانی
- مازیار فلاحی
- کامران مولایی
- بنیامین بهادری
- علی لهراسبی
- امید جهان
- حسین توکلی
- فرزاد فرزین
- مسعود سعیدی
- علیرضا قمیشی
- احسان خواجه امیری
- سیروان خسروی
- یوسف زمانی
- خواننده های مختلف
- مطالب عاشقانه
- فیلم و سریال
امکانات جانبی
جدید ترین مطالب










داستان عاشقانه تف به هر چی دختر اینجوره !
.jpg)
یه دخترو پسر با هم زندگی می کردن
وضع پسره زیاد خوب نبود
برا همین همیشه کار میکرد تا زنش راحت زندگی کنه
گاهی وقتا حتی شبا هم کار میکرد.
همه کار میکرد.
کارگری فروشندگی حمالی عملگی.
سخت کار میکرد اما حلال.هیچ وقت دست خالی نمیومد خونه.
وقتی میومد دختره با جون و دل ازش استقبال میکرد.
ماساژش میداد براش غذا میذاشت پاهاشو پاشوره میکرد .
همیشه به عشق شوهرش خونه تمیز بود و برق میزد
و با چیزایی که داشتن بهترین غذای ممکن رو درست میکرد.
هیچ وقت دستشونو جلو کسی دراز نمیکردن.
ساده زندگی میکردن اما خوشبخت بودن.
تا اینکه یه شب
که پسره برای کار دیر کرده بود
یه اس ام اس رو گوشی دختره اومد
کارت شارژ بود.
دختره تعجب کرده بود.
بعد از اون هیچ کس زنگ نزد.
منتظر شد اما خبری نشد.
فکر کرد اشتباهی اومده.خوابید.
صبح که بیدار شد از رو کنجکاوی کارت شارژ رو کارد کرد.شارژ شد.
دختره تعجب کرده بود.فکر کرد شاید کسی براش دلسوزی کرده.
خیلی با خودش کلنجار رفت.
شب بعد دوباره یکی اومد.باز شارژ شد.اما نه کسی زنگ میزد نه اس میداد.
از اون شب به بعد دختره هر شب براش شارژ میومد.
گوشیش پر بود.
فکر میکرد یکی داره اینجوری بهشون کمک میکنه.
میخواست به شوهرش کمک کنه.
میخواست به شوهرش کمک کنه اما نمیخواست به غرور شوهرش بربخوره.
بعد از اون این کارش بود. شبا شارژ میکرد و روزا اونو به دوستاش و همسایه ها میفروخت
و پولشو هر چند که کم بود جمع میکرد.
یک ماه گدشت.
یه شب دختره هر چی منتظر موند اس ام اس نیومد.
هزارتا فکر و خیال کرد.
آخرش این تصمیمو گرفت. چادر سرش کرد و رفت سر کوچه و با تلفن عمومی زنگ زد.
یه پسر گوشی رو برداشت.
دختره نتونست حرف بزنه.
پسره گفت من این گوشی رو پیدا کردم صاحبش هم تصادف کرده
و فلان بیمارستانه.
دختره قطع کرد و رفت خونه.
تا صبح گریه کرد.
برای مردی که بدون چشم داشت به اون کمک میکرد.
روز بعد دوباره زنگ زد.
این بار با گوشی خودش.
پسره خودش برداشت.
حالش بهتر شده بود.
دختره کلی گریه کرد و تشکر کرد و قطع کرد.
اون شب دوتا کارت شارژ اومد.
دختره به رسم ادب براش اس فرستاد ممنونم داداش.
اما جوابی نیومد.
از اون شب هر موقع شارژ میرسید دختره پیام تشکر میفرستاد.
تا اینکه…….. شوهر دختره اومد خونه.
خیلی زود خوابش برد.
دختره پیشونیشو بوسید و رفت که لباساشو بشوره.
دست تو جیبش کرد قلبش ایستاد.
پاکت سیگار بود.
بی اختیار اشک از چشمش جاری شد.
رفت یه گوشه و شروع کرد گریه کردن.
پسره شارژ فرستاد اما دختره رفت یه گوشه و شروع کرد گریه کردن.
پسره شارژ فرستاد اما دختره متوجه نشد تا اس تشکر بفرسته.
بعد از نیم ساعت پسره زنگ زد.
نگران شده بود.
دختره هم بی اختیار گریه میکرد و شروع کرد به درددل کردن.
از اون روز به بعد هر چند وقت یکبار دختره تو جیب شوهره سیگار میدید.
دیگه اروم اروم عادی شده بود براش.
اما به شوهرش نمیگفت.
گریه ها و درددلاشو میبرد پیش پسره.
دیگه بهش نمیگفت داداش.
دیگه اگه اس نمیداد نگران میشد.
دیگه کمتر و کمتر شوهرشو ماساژ میداد.
دیگه لباساشو خوب تمیز نمیشست.
دیگه براش نمیخندید.
به پسره میگفت شوهرم لیاقت نداره اکه داشت ترک میکرد.
اروم اروم مهر پسره تو دلش نشست.
از شوهر قبلی فقط اسمی که تو شناسنامه ش بود مونده بود
و اگه کاری میکرد یا از سر اجبار بود یا از روی عادت.
دختره گفت… میخوام ببینمت.
پسره هم از خداش بود.
قرار گذاشتن.
یه ماشین باکلاس جلوش ترمز زد.
دختره تازه داشت میفهمید این یعنی زندگی.
با شوهرش فقط جوونیش حروم میشد.
شده بودن دوتا دوست صمیمی.
یه روز دختره بهش گفت بیا خونه شوهرم تا شب نمیاد.
پسره قبول کرد اما گفت اول بریم بیرون دور بزنیم.
سوار شد.
یه خیابون دو خیابون یه چهار راه دو چهار راه….
اما پسره حرف نمیزد و فقط میگفت طاقت داشته باش یه سورپرایز برات دارم.
رسیدن به یه جایی.
پسره گفت اونجا رو ببین.
یه مرد بود با چهره ای خسته اما کمرش خم شده بود.
شوهرش بود سیگار فروش بود.
حرف آخر پسره این بود.
برو پایین بی وفا…
تف به هر چی دختر اینجوره !
- تاریخ ارسال : دوشنبه 09 دی 1392 ساعت: 14:19
- بازید : 1650
مطالب پربازدید
- خرید پستی روغن شتر مرغ مخصوص آسیب های پوستی
- کد آهنگ پیشواز همراه اول مهدی احمدوند
- عکس های عاشقانه متحرک دختر و پسر
- عکس های عاشقانه فانتزی متحرک دختر و پسر
- عکس های عاشقانه کارتونی احساسی دختر و پسر
- عکس های عاشقانه غمگین و گریه دار از دختر
- عکس های عاشقانه زیبا و احساسی از تنهایی دختران
- عکس های زیبا از طبیعت
- تصاویر عاشقانه از دختر و پسر در حال گریه کردن
- عکس های عاشقانه از دختران تنها و غمگین
مطالب تصادفی
- اس ام اس احساسی عاشقانه
- فال روزانه چهارشنبه 18 دی 1392
- افزودن پوشهی مورد علاقه به منوی START ویندوز 7
- عکس نوشته های زیبای عاشقانه
- مجموعه والپیپر های عاشقانه بسیار زیبا
- اس ام اس غمگین احساسی
- عکس های عاشقانه فانتزی دختر تنها 2015
- فال روزانه یکشنبه 28 اردیبهشت 1393
- فکر نمیکردم یه روز تنهام بذاری
- عکس های رمانتیک و احساسی زیبا
عضويت سريع