داستان خنده دار خط ملا نصرالدین

داستان خواندنی,داستان های خواندنی,داستان خواندنی کوتاه,داستان های خواندنی کوتاه,داستان طنز,داستان های طنز,داستان های ملا نصرالدین,داستان های طنز ملا نصرالدین,داستان کوتاه از ملا نصرالدین,داستان های شرین ملا نصرالدین,ملا نصرالدین,داستانک ملا نصرالدین,داستانک,داستان خنده دار خط ملا,داستان خنده دار خط ملا نصرالدین,مجموعه داستان های شیرین ملا نصرالدین,

داستان خنده دار خط ملا  شخصی پیش ملا نصرالدین  آمد و خواهش کرد کاغذی برای او به دوستش در بغداد بنویسد.  ملا گفت دست از سر من بردار که حالا وقت بغداد رفتن ندارم. آن شخص مقصود او را ن

نقشه سایت

خانه
خوراک

عنوان محصول

توضیحات محصول
قیمت : ---- تومان

عنوان محصول

توضیحات محصول
قیمت : ---- تومان

موضوعات

امکانات جانبی

آمار

تبلیغات

داستان خنده دار خط ملا

داستان خنده دار خط ملا 

داستان خنده دار خط ملا

شخصی پیش ملا نصرالدین  آمد و خواهش کرد کاغذی برای او به دوستش در بغداد بنویسد. 

ملا گفت دست از سر من بردار که حالا وقت بغداد رفتن ندارم. آن شخص مقصود او را نفهمید گفت:

جناب ملا نگفتم بغداد برو فقط استدعا کردم کاغذی از طرف من به دوستم

برای خواندن ادامه داستان به ادامه مطلب بروید

ورود کاربران


» رمز عبور را فراموش کردم ؟

عضويت سريع

نام کاربری :
رمز عبور :
تکرار رمز :
موبایل :
ایمیل :
نام اصلی :
کد امنیتی :
 
کد امنیتی
 
بارگزاری مجدد